سَـــیّارک دِنــــــــــج

ارزشمنـده

دوست داشتن یعنی می خوان که باشی

می خوای که باشن

و نزدیک هم باشیم

ارزشـمنده

.....

بهش گفتم چه رنگی ام برات رفت تو فکر، که پیدا کنه رنگ شادی براش چه رنگیه،

بعد ازش پرسیدم بابات چه رنگیه

گشت که رنگی پیدا کنه بهتر از رنگی که به من گفته

بعد گفتم مامانت چه رنگیه رنگ طوسی رو انتخاب کرد

نقاش کوچولو منو رنگ شادی هاش می بینه

این برای من ارزشمنده

و برام ارزشمنده بچه ها بفهمن والدینشون خدا نیستن.

گفتم خدا

یاد سوالای امروزش افتادم پرسید خدا رو کی به وجود آورده

سوال و جواب کردیم و گفت بنظرم زمین از مولکول بوجود اومده هی بزرگ و بزرگتر شده

بهش گفتم بیا بریم از هوش مصنوعی بپرسیم چشاش برق زد و گفت بریم.

از هوش پرسیدیم و جوابو براش خوندم بهش گفتم سوالای تو سوالای دانشمندای بزرگ هم هست

بعد حالتی از ناتوانی و بیچارگی گرفت و گفت دیگه نمیخوام به این چیزا فکر کنم مغزم نمی تونه

بعد یه ضربه کوچیک به سرش زد و گفت فکرا برید بیرون

بهش گفتم وقتی داستان میگیم ادمای تو داستان کجا هستن

تصویرهای ذهنی مان

گفتم ما هم وسط یه داستانیم که خدا نویسنده شه

خندید

بعد گفتم فعلا درباره خدا دیگه حرف نمیزنیم دوباره خندید

و گفت خدا برو ما درباره ت حرف نمیزنیم

وتمام.

هـی ب زندگـی